همه سناریوهای روی میز صهیونیست ها | چرا گزینه جنگ منتفی است؟
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۴۶۹۴۴
به گزارش همشهری آنلاین، حمله صهیونیستها به کنسولگری ایران در دمشق اقدامی بیسابقه در تاریخ معاصر جهان بود که باعث شد خوی درندگی صهیونیستها در پشت پا زدن به قوانین و مقررات بینالمللی و کنوانسیونهای جهانی بیش از پیش برای جهانیان علنی شود.
صهیونیستها دستکم بهمدت 15سال اقدام به انجام همه نوع عملیات علیه منافع ملی ایران کرده بودند؛ از ترور دانشمندان هستهای در خیابانهای تهران گرفته تا خرابکاری در تاسیسات هستهای و حملات ایذایی به مناطق حساس و یا حتی ترور شهید فخریزاده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران پس از پاسخ به صهیونیستها در عالیترین سطوح «پایان عملیات» را اعلام کرد و انتظار دارد طرف صهیونیست هم پیام موشکباران شبانه را درک کند؛ هرچند صهیونیستها در ادامه اشتباهات محاسباتی خود، اعلام کردهاند که قصد اقدام مجدد علیه ایران را دارند. در این رابطه سناریوهای مختلفی مطرح است که وقوع هر کدام واکنشهای متفاوتی را محتمل میکند.
1 حمله به اهدافی در منطقه
سناریوی نخست، تکرار سناریوی کنونی تقابل حزبالله و صهیونیستهاست؛ به شکلی که طرفین در یک توافق نانوشته، از حمله به مناطق مسکونی یکدیگر خودداری کرده و صرفا به هدف قرار دادن اماکن حساس یکدیگر در حوزه نظامی بسنده میکنند. در این سناریو محتمل است که صهیونیستها اقدام به هدف قرار دادن پایگاههایی کنند که البته با توجه به هشدار جدی ایران مبنی بر پاسخ شدید و فوری، بهنظر میرسد آنها برای پرهیز از ورود به یک جنگ تمامعیار و فرار از پاسخ شدید تهران، عملیات خود را در سوریه به انجام برسانند.
2 حمله به اهدافی در خاک ایران
در سناریوی دوم، صهیونیستها پاسخ شدید ایران را به جان میخرند و اقدام به حمله به پایگاهی در خاک ایران خواهند کرد که در این صورت، تهران نیز همچون اعلام رسمیاش پاسخ جدی و فوری خواهد داد؛ اما کماکان بهصورت مدیریتشده و با هدف حفظ بازدارندگی.
3 تدارک حملات سایبری
در سناریوی سوم، صهیونیستها برای پرهیز از باز شدن یک جبهه جدید که میتواند شرایط را برای آنها وخیم و ملالآور کند، ممکن است اقداماتی همچون هک زیرساختها و سامانههای ایران را در دستورکار قرار دهند و در صورت موفقیتآمیز بودن، با احساس پیروزی، مرهمی بر زخم عملیات انتقامجویانه ایران قرار دهند.
4
ورود به یک جنگ تمامعیار؟
دیگر سناریویی که بعیدترین و دورترین گزینه ممکن بهشمار میرود، ورود صهیونیستها به یک جنگ تمامعیار است؛ بهنحوی که اقدام به هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی جمهوری اسلامی ایران کنند که در این صورت تهران نیز تمام ظرفیت موشکی و پهپادی بسیار پیشرفته خود را برای مجازات رژیم اشغالگر صهیونیستی بهکار خواهد گرفت.
تمایل صهیونیستها به پیشبرد پروسه آتشبس
بهنظر میرسد نه ایران و نه رژیم صهیونیستی تمایلی به گسترش تنش در منطقه ندارند و هر دو ترجیح میدهند پروسه آتشبس در غزه پیش برود؛ بهخصوص صهیونیستها که اگرچه به ظاهر آتشبس را با دست پس میزنند، اما بهدلیل فرسایشی شدن آن از یکسو و خستگی و استیصال نیروها و نیز مناقشه داخلی و هزینههای سنگین ازسوی دیگر، در خفا و با پا آتشبس را پیش کشیده و دنبال میکنند.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر ویژه حمله ایران به اسرائیل صهیونیست ها آتش بس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۴۶۹۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیپلمات صهیونیست: دنیا تغییر کرده است/ باید مشخص کنیم در کدام سمت هستیم
از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی، شرایط منطقه ای و جهانی، شاهد تغییراتی بوده است که این تغییرات در امتداد تغییرات نظام جهانی قرار دارد.
سرویس جهان مشرق - مایکل پلیورت کارشناس مسائل اروپای شرقی، تحلیگر سیاسی، دیپلمات سابق اسرائیلی در مسکو، در گزارشی به مسئله نظم جدید جهانی و تغییرات قابل توجه در روابط اسرائیل با روسیه، همزمان با تغییرات روابط ایران و روسیه نسبت به سالهای گذشته میپردازد. پلیورت در این گزارش می نویسد:
از زمان وقایع ۷ اکتبر، نه تنها اسرائیل، بلکه کل جهان به واقعیت جدیدی رسیده است. این واقعیت، تا حد زیادی، از فوریه ۲۰۲۲ - تقسیم جهان به بلوک های جدید - شروع به شکل گیری کرد. کشورهای غربی، اوکراین، اسرائیل، استرالیا و آرژانتین، در برابر روسیه، چین، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره شمالی. در ۱۳ اکتبر، رئیس جمهور روسیه، در جریان سفر خود به بیشکک، اولین سفر خارج از مرزهای روسیه پس از صدور حکم بازداشت بین المللی از سوی دادگاه کیفری لاهه، پوتین بیشتر سخنرانی خود را به درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان اختصاص داد.
پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود آمدپوتین گفت: «اسرائیل یک حمله بیسابقه از سوی حماس را تجربه کرده است. غیرقابل قبول است که غزه مانند لنینگراد در جنگ جهانی دوم در محاصره باشد». وی افزود: «دلیل اصلی این رویدادها شکست سیاست آمریکا در خاورمیانه» است. از ماه اکتبر، مقامات ارشد دولت روسیه و شخص پوتین اغلب به جنگ در خاورمیانه اشاره کرده و آن را به عنوان نمونه ای از شکست "نظم آمریکا"، "شکست جهان تک قطبی" ذکر کرده اند.»
در کلام، آنها از خشونت بین طرفین ابراز تاسف می کنند، اما در واقع تنش در مناطق ما به خوبی به نفع روسیه است. چرا؟ دولت های غربی را از هم جدا می کند، توجه و منابع عظیم آن را از جبهه اوکراین منحرف می کند و معضلات دشواری را در مورد اولویت بندی جبهه ها ایجاد می کند.
در واقع دو موضوع، روابط روسیه و اسرائیل را شکل می دهد - جنگ در اوکراین و اتحاد سیاسی با ایران. هر دو یک تهدید واقعی برای امنیت ملی ما هستند. دو سال پیش، اسرائیل از ترس واکنش روسیه، به بی طرفی عملی در رابطه با جنگ در اوکراین پایبند بود. اسرائیل کمک های بشردوستانه و غیرنظامی ارائه کرد، اما تا به امروز از ارائه سیستم هایی که توسط روس ها به عنوان عبور از خط قرمز تلقی شود، خودداری کرده است.
انتظار اسرائیل نیز این بود که روس ها نیز از انتقال سلاح های قدرتمند به دشمنان ما خودداری کنند. یک مقام ارشد اسرائیلی بسیار به من گفت: "بدیهی است که ما انتظار طرفداری از اسرائیل از سوی روس ها را نداریم، اما احتمال آسیب به ما از سوی آنها بی نهایت است."
از آن زمان این موقعیت به سختی تغییر کرده است - هیچ انتظاری برای بهبود روابط وجود ندارد، بلکه تلاشی برای جلوگیری از وخامت شرایط است. برای روس ها، اسرائیل پیوست نظامی و سیاسی ایالات متحده در خاورمیانه است. نگرش نسبت به ما برگرفته از رابطه بین ابرقدرت هاست. آنچه در دو سال گذشته تغییر کرده است، روابط ایران و روسیه است - و از آن زمان به بعد فقط عمیق تر شده است.
سکوت عمیق پوتین در مورد حمله ایران به اسرائیل، حمایت از حمله ایران به اسرائیل توسط سفیر روسیه در سازمان ملل متحد و بسیج کانال های تبلیغاتی دولت روسیه علیه اسرائیل که به ادعای آنها، اسرائیل "استانداردهای دوگانه" را اعمال میکند، همه نشان می دهد که اتحاد روسیه و ایران در حال تشدید است. بخش عمده همکاری ها در حوزه نظامی و سیاسی است، اما در سال های اخیر افزایش محسوسی در روابط اقتصادی بین کشورها مشاهده نشده است.
به عقیده من، تا زمانی که جنگ در اوکراین ادامه دارد، محتمل ترین سناریو این است که وخامت روابط اسرائیل با روسیه ادامه خواهد داشت. پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود می آید و بادهایی که در روابط بین الملل می وزد قویتر از ماست. بهتر است به این ایده عادت کنیم که در آینده قابل پیش بینی هیچ نکته خوبی از بزرگترین کشور جهان برای ما وجود نخواهد داشت. تصادفی نیست که پهپادهای ایرانی هم به اوکراین و هم به اسرائیل حمله می کنند. شاید این فرصتی نیز باشد تا به خود یادآوری کنیم که می خواهیم به کدام بلوک تعلق داشته باشیم و از چه ارزش هایی نمی توانیم دست بکشیم.